به گزارش خبرنگار مهر،به گزارش خبرنگار مهر، مراسم تقدیر از برگزیدگان چهارمین دوره جایزه دکتر فتحالله مجتبایی برای انتخاب پایاننامههای برگزیده دکتری علوم انسانی در سال ۹۲، سهشنبه شب ۲۳ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
علیاصغر محمدخانی دبیر این جایزه در ابتدای برنامه گفت: امسال و در این دوره، 16 پایاننامه دکتری به دبیرخانه جایزه رسیدند که 5 رساله از آنها درباره مولوی هستند. مولانا اکثریت مقالات دانشگاهی در زمینه رسالات دکترا را به خود اختصاص داده و بیشترین توجهات را به سمت خود معطوف کرده است. در میان پایاننامهها، یک اثر تصحیحی هم وجود داشت که مربوط به دیوان سیدحسن غزنوی است.
وی افزود: یک نکته مهم که باید در این برنامه به آن اشاره کنیم، مساله اهمیت مدرک به جای دانش است که این روزها بسیار زیاد شده است. ظاهرا مدرک مهمتر از دانش شده و اولویت اول دانشجویان، توجه به کمیت به جای کیفیت است. در این کنار این وضعیت، شاهد افزایش دانشجویان رشتههای تکمیلی هستیم که نامتناسب با وضعیت گروههای دانشگاهی ماست. به عنوان مثال، امسال 100 نفر مدرک دکتری گرفتند. البته در این میان بحث سرقت علمی در پایاننامهها هم مطرح میشود که مسالهای قابل تامل است و باید توجه کنیم که چگونه رخ میدهد و چگونه میتوان جلوی آن را گرفت.
معاون فرهنگی شهر کتاب در ادامه گفت: این روزها، پدیده پایاننامهنویسی در خیابان انقلاب، بر کتابفروشیها سلطه و غلبه پیدا میکند و کتابفروشیها به سمت کساد شدن پیش میروند. این یک زنگ خطر است چون کار به فروش پایاننامهها و تحقیقات آماده رسیده است. مساله بورسیههای غیرقانونی دانشگاهها هم مطرح است که چندی پیش در سطح کشور مطرح شد. آیا آموزش عالی کشورمان ناکارآمد شده است؟ آیا این مسائل واقعیت دارند یا خیر؟
محمدخانی در بخش پایانی سخنانش گفت: اعلام این نکته هم مهم است که دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، هر سال پایاننامههای خوبی ارائه میکنند.
ضیا موحد اولین سخنران این برنامه بود که درباره «بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی» پایاننامه برگزیده به سخنرانی پرداخت و گفت: به مساله پایاننامه نویسی و فروشی اشاره شد. من نمیدانم اینهایی که چنین کاری میکنند، چقدر قصد تخریب دانشگاه را دارند اما خواهش میکنم آنچه دانشگاه به ما میدهد، بگیرید تا ببینید چه باقی میماند. بدانید که دانشگاه نهاد کم اهمیتی نیست. اما درباره پایاننامه برگزیده؛ اثری بسیار خواندنی است. خانم سیدقاسم نویسنده آن، پیش از این یک سخنرانی درباره تاریخ بیهقی در همینجا داشت و قصد ندارم حرفهایش را تکرار کنم.
این محقق ادامه داد: 2 مساله مهم در این رساله مطرح شده که یکی از آنها، پرداختن به بحث واژگانآرایی است که چطور میشود بیهقی وقتی میخواهد تاریخ بنویسد و قصد دارد از چیزی حرف بزند، آن را برای تاکید، به اول جمله میآورد. مهمتر اینکه این رساله، اهمیت نحو را خارج از جمله هم نشان میدهد. ما اغلب درباره نظم یا شعر حرف زدهایم و کمتر از نثر گفتهایم. بیهقی در نثر، معجزه است. وقتی تاریخ او را میخوانید، انگار کسی دارد حرف میزند که صدایش در همهجای کتاب پیچیده است.
وی گفت: علت بدی ترجمه شعر، در شعرهایی که به فارسی بازگردانده میشوند، در این است که نمیدانند تکیه را در کجای جمله بگذارند و اسیر زبان میشوند. اما درباره بیهقی، باید بگویم که او محافظه کار است چون در زمان پادشاهی قلدر و نامعقولی مانند مسعود غزنوی تاریخنگاری میکرده است. او در فرازهایی از فعل مجهول و جمع استفاده میکند. این کاری است که ما در آن استادیم یعنی دوپهلو حرف زدن یا همان دودوزهبازی. سیاستمدارانمان را میشناسیم و میدانیم چگونه حرف میزنند. دو پهلو صحبت میکنند. بیهقی هم به دلیل فضای حاکم در زمان مسعود، ناچار بوده اینچنین بنویسد. البته استفاده از فعل جمع و گفتن اینکه «ما قصد انجام فلان کار را داریم» گاهی برای احترام و تکبر و گاهی هم برای رد گم کردن است.
حسین معصومی همدانی دیگر محقق حاضر در این برنامه که به سخنرانی پرداخت، گفت: بیشترین اهمیتی که جایزه دکتر مجتبایی دارد، این است که پایاننامههایی که در آن بررسی میشوند، پیشتر در دانشگاه بررسی شدهاند و دوباره خود را در معرض داوری جایزه دکتر مجتبایی قرار میدهند. چاپ شدن آنها هم بعد از برگزیده شدن، موجب میشود برای بار سوم داوری شوند؛ هم توسط مخاطبان خاص و هم توسط عموم. در عین حال، بعضی از آثار برگزیده دورههای قبل هنوز، به انتشارات هرمس سپرده نشدهاند تا به چاپ برسند و این نشان میدهد که صاحبانشان هنوز آنها را، پیش از آنکه مورد داوری سوم قرار بگیرند، محتاج بررسی میدانند.
این پژوهشگر حوزه ادبیات گفت: یکی از آسیبهای کار علمی، پنهان کاری است. پنهانکاری برای بخشی از کارهای علمی مانند کارهای نظامی یا تولیدی، امری معمولی است. پایاننامهنویسی در ایران به ویژه در حوزه علوم انسانی، کاری است که مقدار زیادی دور از انظار انجام میشود. کاری به روابط سالم یا ناسالم در هیئتهای علمی ندارم اما تصویب پایاننامه و شروع کار یک فرایند پیچیده را به همراه دارد. غالبا شروع نوشتن پایاننامه به معنی شروع یک خلوت برای نویسندهاش است. کم پیش میآید وقتی محققی در ایران، پایاننامه مینویسد، درباره موضوعش سخنرانی بکند. در علوم مهندسی، معمولا استاد راهنما وظیفه خود میداند که دانشجو را به سینمارهای مختلف بفرستد. این یکی از اشکالات ماست که دانشجویانی که در حال گذراندن پایاننامه هستند، گویی به فضای آکادمیک تعلق ندارند و باید در خانه باشند. بگذریم که صحبت درباره خیلی از پایاننامهها و جلسات دفاعشان اکثرا درباره نقطه و ویرگول هستند.
معصومی همدانی ادامه داد: به نظر میرسد دانشجوهای ادبیات، این روزها چیزی میخواهند و اساتید چیز دیگری. و ظاهرا به علوم ادبیات احتیاج است که این هم کار یک عده خارج از دانشگاه است که آثار را ترجمه میکنند. نمیدانم نقش دانشگاه در این میان چیست؟ چون در زمینه فلسفه هم بیشترین کار را مترجمان خارج از دانشگاه انجام داده و آثار جدید را ترجمه میکنند. این عطش بین دانشجوها وجود دارد ولی در گروهها منعکس نمیشود. رسالههایی هم که در این دوره جایزه دکتر مجتبایی بررسی کردیم، عمدتا به آثار ترجمه شده پرداختهاند و آنها را به عنوان منبع قرار دادهاند.
نظر شما